حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه

 مرقد حاج شیخ اسماعیل ایروانی رحمت الله علیه (بهشت رضوان، ابتدای جاده روستای اردوغش)   + نوشته شده در  جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 14:44  توسط رضا خراسانی  |  حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه...ادامه مطلب

بسمه تعالی حکایت گم شدن حاج شیخ در مکه و کمک آقایی بزرگوار از قول حاج شیخ اسماعیل نقل شده که ایشان در سفر حج تمتع و هنگام رفتن به صحرای عرفات ، دوستان خود را گم می کنند و ساعتها سرگردان منتظر آنان می مانند تا جایی که از شدت تشنگی و خستگی تاب و توان از دست می دهند و به قول خود حاج شیخ به مرحله مرگ نزدیک می شوند. در این هنگام آقای بزرگواری ایشان را با نام خطاب می کنند و می فرمایند شیخ اسماعیل بیا ت حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه...ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم   زندگینامه مرحوم حاج شیخ اسماعیل ایروانی رحمت الله علیه  حاج شیخ اسماعیل ایروانی ، از علما و بزرگان روستای اردوغش بودند که در سال 1281 هجری شمسی ، در این روستا دیده به جهان گشودند. ایشان در اوایل نوجوانی به درخواست والد گرامی خود مرحوم حاج یوسف ایروانی ، تصمیم می گیرند که در حوزه علمیه به فراگیری امور دینی بپردازند. تحصیلات مقدماتی را در حوره علمیه نیشابور و تحصیلات تکمیلی حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه...ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم عالم وارسته مرحوم حاج شیخ اسماعیل ایروانی رضوان الله علیه  حاج شیخ اسماعیل ایروانی ، از علما و بزرگان روستای اردوغش بودند که در سال 1281 هجری شمسی ، در این روستا دیده به جهان گشودند. ایشان در اوایل نوجوانی به درخواست والد گرامی خود مرحوم حاج یوسف ایروانی ، تصمیم می گیرند که در حوزه علمیه به فراگیری امور دینی بپردازند. تحصیلات مقدماتی را در حوره علمیه نیشابور و تحصیلات تکمیلی را در حوزه علمیه مشهد مقدس و در نزد علمای بنام آن روزگار فرا می گیرند و بعد به موطن اصلی خود یعنی روستای اردوغش برگشته و در کنار کار کشاورزی به کمک به مردم و هدایت معنوی اهالی روستا مشغول می شوند.  حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه...ادامه مطلب

بسمه تعالی حکایت عنایت خاصه در ایام تحصیل در حوزه علمیه از قول حاج شیخ اسماعیل گفته اند که در ایام تحصیل در حوزه در موقعیتی با تهیدستی زیادی مواجه می شوند و شبی برای گشایش در کار ،  به ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین متوسل می شوند. صبح روز بعد که در حجره را می گشایند که برای درس بروند، متوجه می شوند که آثار قدم شخصی روی برف تا نزدیکی در حجره دیده می شود و در قدم آخر سکه ای یک تومانی که در آن روزگار ارزش زیادی داشته ، قرار داده شده است. حاج شیخ سکه را برمی دارند و از دوستان در مورد اینکه آیا از ایشان پولی گم شده ، سوال می کنند که جواب همه منفی است. روز بعد دقیقا همین اتفاق روی می دهد ، رد حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه...ادامه مطلب

بسمه تعالی حکایت رسیدن غذا  از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه از قول مرحوم حاج شیخ اسماعیل باز بیان شده که در ایام تحصیل در حوزه ، در ایامی ، تهیدستی چنان عرصه را بر وی تنگ کرده بود که از تهیه غذا هم عاجز شده بودند. در شبی از گرسنگی بیتاب شده و نماز فرد گرسنه را که در روایات وارد شده ، می خوانند و با همان حالت می خوابند. مدتی بعد ، صدای کوبیده شدن در حجره ، ایشان را از خواب بیدار می کند. در را می گشایند و می بینند کسی نیست . در این هنگام متوجه می شوند که یک ظرف غذای گرم جلو در حجره گذاشته شده است ، یک ظرف پلو به همراه مرغ که در آن زمان یک غذای اعیانی به شمار می رفت. حاج شیخ غذا را بر حکایت رسیدن غذا از فردی ناشناس در ایام تحصیل در حوزه علمیه...ادامه مطلب